امشب ز غمت میان خون خواهم نَــــخُفْت، والا

بخواى به برنامه ى بى سرو سامونت یکم نظم بدى

از ساعت ١١ تلاش مذبوحانه اى براى رهیافتن به سرزمین خواب بکنى

تا بخواد خوابت ببره همسایه ى احمقِ   بیشعور شروع کنه یه چیزى کوبیدن به درشون.

نتیجه این میشه که باسر درد پاشى  نه بتونى درس بخونى نه خوابت ببره.

+ فرهنگ شهرنشینى هنوز جا نیفتاده؟

++ دلم میخواست ماشین داشتم میزدم بیرون همین الان.

نظرات 2 + ارسال نظر
تراویس چهارشنبه 28 مرداد 1394 ساعت 22:14 http://travisbickle.blogsky.com/

برعکس آپارتمان مااونقدرواحدهاش خلوت هستن و اونقدرکوچه ما آروم هست که من با خودم میگم ساکت ترین جای تهران همین جاست.آدم اگر بمیره هم هیچ کس نمیفهمه.

یک.ما فقط یه همسایه ی اینجوری داریم
دو. گرفتار شدیم با این فوبیای مردنت

آواز در باد سه‌شنبه 27 مرداد 1394 ساعت 05:57 http://singinginthewind.blogsky.com/

آخی :( امان از دست این بیشعورها

عنوانت هم خعلی باحال بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.